من دخترم
من دخترم! آنقــدر مهربان که ندیده ای...
من دخترم! با چشمانـی زیبا و براق
من دخترم! اشک هایی دارم به اندازه ی دریا و حرف هایی دارم
گاهی بزرگتر از آسمان
من دخترم! با قدی بلند و دخترانه
من دخترم! همانی که تو بهـش میگی ضعیفه !!
من دخترم! مخلوقی عزیز در نگاه پیامبر (ص)
من دخترم! همانی که از ترس پسرهایی مثل تو
باید مسیر مدرسه تا خانه را بدود ..
من دخترم! گاهی وقت ها شماره هایی از تو ...
گاهی چشمک هایی از تو آرامشم را گرفت ...
من دخترم! فقط به جرم دخــتر بودن !
مرد ایرانی با توأم ..
زن ظریفه ! نه ضعیف ...
ضعیف مردیه که نمی تونه یک ساعت چشم و دلشو نگه داره

من با تو هستم ...
نگاه به بدن ظریف و زنانه ام نکن ،
اراده کنم می توانم هویت مردانه ات را به آتش بکشم !

آخرالزمان است اینجا.....
(( اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ))
امیدوارم قبل از خوندن این متن اطلاعات کافی رو در مورد علامت فراماسونری و همچنین گروه فراماسونری داشته بایشد...
چند روز پیش پنجمین برج بزرگ دنیا در کنار خانه کعبه ( قبله ی مسلمانان) افتتاح شد این برج را برج ساعت می نامند و در بین تمام برج ساعت های جهان بزرگترین آنهاست .
علامت تک چشم در بالای {الله اکبر}
نماد تک چشم در فیلم ارباب حلقه ها
اندازه ی خانه ی کعبه و برج ساعت را باهم مقایسه کنید (آنها به خیال خود نعوذبالله جبروت خداوند را پایین آورده اند در حالی که این خانه فقط ، نمادی از خداوند است بر روی زمین تا بندگانش به آن سمت عبادت کنند وخانه ی خدا دل بندگان مومن است که با برج ساختن هیچ لطمه ای که به آن نرسیده هیچ خشممان را شعله ورتر میسازد تا از عمر یکی، دو روزه اشان بکاهد.)
از دیگر علامات شیطان پرستی این برج میتوان به منعکس شدن نور از تک چشم نام ببریم که خود یک علامت فراماسونری است.
بخوان محمد ، به اندازه همه ما بخوان ، بخوان محمد ، بخوان …
امشب تمام عاشقان رادست بسر کن
یک امشبی با من بمان بامن سحر کن
بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را
کج کن کلاه ،دستی بزن،مطرب خبر کن
گلهای شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند
تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دُردی کشان پیمانه هاشان را شکستند
یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر…
این خانه لبریز تو شد شیرین بیان حلوای تر…
تو میر عشقی عاشقان بسیار داری
پیغمبری با جان عاشق کار داری
امشب تمام عاشقان رادست بسر کن
یک امشبی با من بمان بامن سحر کن
(محمد صالح اعلاء)
غروب نورانی ترین خورشید
اما ما...
هنوز باور نمی کنیم
که در میان ما نیستی،
از تو زنده تر کیست یا روح الله؟
دستها بالا میرود؛ بالاتر از تمام اندیشههای انسانى. گویی افق را میکاود تا سپیده روشن امید را از فراسوی تاریک یأس در پهنه آسمان دل بگسترد. هنوز «خورشید» باقی است، در حاشیه آسمان، کناره گرفته؛ چون کشتی نجات به ساحل افق لنگر انداخته. هنوز وقت آن نیست که از حرکت بازایستد و رها کند سرزمینهای امیدوار را.